آموزش همدلی به کودکان در عصر حاضر به یکی از اصلیترین دغدغه والدین تبدیل شده است. زیرا در عصر خودشیفتگی امروز که ارتباطات واقعی رنگ باختهاند و افراد بیشتر زمان خود را صرف شبکههای اجتماعی میکنند، میزان توجه به همدلی نیز رنگ باخته است. برای این منظور در این مطلب از درمانکده به بررسی آموزش همدلی به کودکان میپردازیم.
مخصوصا اینکه با استفاده از فیلترها ایرادات برطرف می شوند تا تصویر بزرگ نمایی شده واقعیتها را نشان ندهد. سپس این عکس های اصلاح شده در صدد جذب دنبال کنندگان جدید و گرفتن “لایک” برای تأیید مثبت، در مجموعه ای از شبکه های اجتماعی پست می شوند.
احتمالاً شما هم متوجه این موضوع شدهاید که بچه های شما هم به جای مکالمه تلفنی، به یکدیگر پیام می دهند، تجهیزات به کار گرفته شده توسط آنها نیز هم وسیله ای برای برقراری ارتباطات واقعی و هم مانعی برای برقراری چنین ارتباطاتی است.
آیا به نظر شما هم این سطح از خودبینی و تبادل غیرمستقیم موجب افزایش خودشیفتگی و از بین رفتن همدلی در فرهنگ ما، به ویژه در میان نسلهای جوان میشود؟ آیا بچه ها حس ترحم و همزیستی خود را از دست می دهند؟ به نظر شما برای آموزش همدلی به کودکان چه کارهایی میتوان انجام داد؟
پاسخ میشل بوربا، نویسنده کتاب “نه به سلفی : چرا بچه های همدل در همه چیز از جهان پیرامون ما موفق اند؟”، در این باره مثبت است. تحقیقاتی که وی در کتاب خود عنوان کرده است به بیان کاهش ۴۰ درصدی رفتار همدلی، حاکی از افزایش سرسام آور افکار، آرزوها و عملکردهای خودمحورانه در کودکان و نوجوانان در طی سه دهه گذشته پرداخته است.
به گفته بوربا، “سندرم سلفی” تنها منحصر به عکس گرفتن و شبکه های اجتماعی نیست؛ بلکه این موضوع بیانگر تغییر تمام فرهنگ ما به سوی فردگرایی افراطی است. این رویکرد بر پایه تغییری است که اولین بار در حدود سال ۲۰۰۰ مورد توجه قرار گرفت.
به این ترتیب که ما با ظهور تلویزیون واقع نما، رقابتی تر و خود محورتر شدیم؛ حتی ترانه های موسیقی که روزگاری می گفتند “دو قلب همزمان با هم می تپند” اکنون می گویند “من اینم”، “من آنم”. حتی در کتاب ها نیز “من” بسیار بیشتر از “ما” مطرح شده است. قبلاً “کودکان دوست داشتند وقتی بزرگ میشوند، کاری انجام دهد؛ اما اکنون فقط می گویند دوست دارند “ثروتمند و مشهور” شوند.
پادزهر عصر من-من-من چیست؟ آموزش همدلی به کودکان یعنی توانایی قرار دادن خود در جای دیگری و تصور حس آن فرد در رده سنی ۱ یا ۲ ساله و ادامه مدل سازی و تقویت همدلی تا زمانی که به اندازه ای بزرگ شوند که بتوانند روی پای خود بایستند، مسئله مهمی است.
بنابراین با توجه با این اوصاف چگونه می توان با خودشیفتگی مبارزه کرده و همدلی را در فرزندان ایجاد نمود؟ در ادامه به بررسی ۹ توصیه و پیشنهاد بوربا در این زمینه میپردازیم.
۹ توصیه بوربا در مورد آموزش همدلی به کودکان
۱) سواد عاطفی را ارتقاء دهید
در عصر پیام کوتاه، بچه ها حالات صورت و لحن صدا را تشخیص نمی دهند. توصیه بوربا برای درک احساسات خود و دیگران در نظر گرفتن زمان جداگانه، منظم و برنامه ریزی شده برای هر کاری است.
به عنوان مثال بهتر است غذا را در جمع خانوادگی میل کنید. تلفن همراه را کنار بگذارید و با هم صحبت کنید؛ رو در رو. به این ترتیب می توانید حالت چهره و طرز بیان یکدیگر را ببینید و بشنوید. به این ترتیب میتوانید در آموزش همدلی به کودکان خود به درستی عمل کنید.
۲) یک بیانیه مأموریت خانوادگی درست کنید
به بچه های خود بگویید این چیزی است که خانواده ما طرفدار آن است. بنابراین از شما انتظار می رود که نسبت به دیگران مهربان و مراقب باشید و نسبت به آن ها مسئولیت اجتماعی داشته باشید.
تابلویی از این جمله ایجاد کنید و آن را به یخچال آویزان کنید، به این ترتیب آنها هر روز آن را می بینند و در خود نهادینه می کنند. البته ناگفته نماند که والدین نیز باید آنچه را که به آن نصیحت می کنند، انجام دهند.
۳) به دیگران توجه کنید
به بچه های خود بیاموزید که سوالات خود را در زمینههای مختلف بپرسند. مثلا اینکه حس من نسبت به افراد دیگر چگونه است؟ یا وقتی او را تنبیه میکنید دلیل آن را نیز مطرح کنید. وقتی تلویزیون تماشا می کنید از آنها در مورد برنامه سؤال کنید.
گاهی به شخصیتی که مسئله دشواری را پشت سر می گذارد اشاره کنید و از او بپرسید: “او برای اینکه حال بهتری داشته باشد به چه چیزی نیاز دارد؟” به اندازه کافی در مورد مسائل مختلف از او سؤال کنید و با او همدلی کنید.
۴) کتابهای خوب بخوانید
بوربا پیشنهاد می کند از داستان ادبی، مانند تار شارلوت، که سرشار از معضلات اخلاقی برای آموزش همدلی است، استفاده کنید. او می گوید: “رمان بزرگسال “اعجوبه” یک مثال عالی دیگر است.”
۵) فقط نفس بکشید
کودکان باید یاد بگیرند که چگونه از طریق خود مدیریتی احساسات خود را کنترل کنند. بوربا می گوید: زمانی که استرس ایجاد می شود، ما گاهی اوقات حالت حفظ بقا به خود می گیریم و همدلی را تعطیل می کنیم.
تنفس عمیق راهی برای رسیدن به وضعیت هوشیارتر است. من به بچه ها می گویم نفس های عمیق و آرامی از دلشان بکشید. شما می توانید این تکنیک را به کودکان کوچکتر نیز آموزش دهید. این کار برای نوجوانان معجزه می کند و به آنها کمک می کند آرام شوند.
۶) مهربانی را تمرین کنید
اگر شما رفتار مهربانانه ای داشته باشید، مهربانی به یک عادت تبدیل می شود. من خانوادهای را می شناسم که از بچه هایشان می خواهند دو کار مهربانانه تصادفی در روز انجام دهند و سر میز شام گزارش دهند.
کارهای ساده ای، مانند لبخند زدن به یک کودک دیگر، یا باز کردن در برای معلم. من قول می دهم، آن ها شیفته بازخورد مثبتی می شوند که از شما و دوستانشان میگیرند.
این کار یک ذهنیت دلسوز را در آنها ایجاد می کند. با این کار سرگرم شوید: یک جعبه محتوی کارت های مشخصه مهربانی درست کنید و اجازه بدهید بچه ها ایده بگیرند. به آنها بگویید هر روز دو تا را انتخاب کنند و به آنها عمل کنند.
۷) حل تعارض را آموزش دهید
بوربا می گوید: بازیکنان تیم در هنگام بروز مناقشات با یکدیگر همکارند و مشکلات را با کمک یکدیگر حل می کنند. اما جامعه می تواند بسیار رقابتی باشد.
من بچه های کوچکتر را تشویق می کنم تا با بازی سنگ- کاغذ- قیچی، که همدلی را از طریق بازی آموزش می دهد، تعارضات را حل کنند. این راه یک روش قدیمی اما خوب است!
او به بچه های بزرگتر می گوید: صبر کنند، به احساسات یکدیگر گوش دهند، و به نوبت و بدون و تجزیه تحلیل مشکلات را بیان کنند، گزینه های راه حل را محدود کرده، در مورد آن ها تصمیم گیری کنند، دست بدهند – و آن را تمام کنند.
۸) ریسک کنید
به گفته بوربا که آثار و شرححال ۳۰ برنده جایزه نوبل را مطالعه کرده است، کودکانی که شهامت اخلاقی فرا می گیرند، رهبران آینده میشوند. بوربا میگوید: آنها کودکانی اند که تحمل زورگویی یا دیدن ناراحتی کودکان دیگر را ندارند. با این حال ایستادگی روی این موضع می تواند دشوار باشد.
وی می افزاید: سربازان نیروی دریایی چهار تکنیک برای گذراندن آزمون های آموزشی دشوار برای شرایط چالش برانگیز می آموزند. آنها را به بچه های خود یاد میدهند که:
- با خودشان مثبت صحبت کنند. بهتر است همواره تکرار کنند که من آرام هستم و روی خود کنترل دارم.
- بخش بخش کردن مورد بعدی است. برای این کار باید تمرین کنند که من می توانم ۵ دقیقه بعدی را پشت سر بگذارم. وقتی این ۵ دقیقه تمام شد، دوباره این جمله را بگویید تا گام های کوچکی در جهت فائق آمدن بر مشکل بردارید.
- تنفس عمیق سومین راهکار است که ترس را دور می کند.
- چهارمین اقدام نیز انجام یک تمرین ذهنی برای تجسم موفقیت است.
۹) یک تغییر دهنده پرورش دهید!
بوربا می گوید: والدین باید به فرزندان خود فرصت خدمت و جبران بدهند. این موضوع درست به همان اندازه اهمیت دارد که آنها احساسات خود را دنبال کنند و کودکان را تشویق کنند که خودشان باشند.
علاوه بر این، از روزنامه ها استفاده کنید، البته نه برای اتفاقات غمناک و ناراحت کننده. همه وقایع منفی ها می توانند حس بد ایجاد کنند. داستان های نشاط آور پیدا کنید و آنها را قبل از خواب برای بچه ها بخوانید تا آنها را شگفت زده کنید.