نظر شما در مورد توجیه رفتار غیر اخلاقی چیست؟ با خودتان صادق باشید و فکر کنید که تا نون از چه روشهای برای توجیه رفتار غیر اخلاقی خود استفاده کردهاید؟
توجیه رفتار غیر اخلاقی بدون عذاب وجدان
در بسیاری از موارد، طی فرآیند روان شناختی ، از میزان غیر اخلاقی بودن رفتار کاسته و نفس فرد اخلاقمند تلقی می شود. محققان به این فرآیند، که اشکال گوناگون به خود می گیرد، توجیه خودخواهانه می گویند.
گاهی هدف از توجیه رفتار غیر اخلاقی منطقی ساختن خواسته مطلوب قبل از تحقق یافتن است تا انجام آن راحتتر شود و گاهی توجیه ساختن به افراد کمک می کند تا بعد از انجام کار احساس گناه نداشته باشند.
در ادامه به ۶ استراتژی شایع که افراد برای توجیه رفتار غیر اخلاقی و حفظ دیدگاه مثبت نسبت به خود استفاده می کنند اشاره می کنیم:
۱) توجیه رفتار به منزله حضور در منطقه خاکستری
یک راه برای مصون ماندن از احساس مجرم بودن این است که به جای این که به صورت علنی به اشتباه بودن رفتار خود اقرار کنید، تعریف اخلاقی مبهمی از رفتار مورد نظر ارائه دهید. البته بعضی از شرایط واقعا از نظر اخلاقی پیچیده یا گیج کننده است. اما افراد اطلاعات موجود را به صورت گزینشی تفسیر می کنند.
به عنوان مثال توصیههای متناقض درمورد سلامت عمومی میتواند مبهم باشد اما در بعضی از موارد می توان به صورت استراتژیک از آن برای توجیه رفتار مطلوب فردی استفاده کرد. به همین دلیل، محققان پیشنهاد می دهند قوانین باید از نظر چیستی و چرایی شفاف و منسجم باشد.
با این حال، حتی وقتی قوانین نسبتا شفاف است، افراد باز هم از زیر آن در می روند. در یک تحقیق از شرکت کنندگان خواسته شد یک یا سه بار در خفا تاس بیندازند و عدد اولین پرتاب را ذکر کنند تا معادل آن جایزه دریافت کنند. نتایج نشان داد شرکت کنندگانی که چند بار تاس انداختند، بیشتر از کسانی که یک بار تاس انداختند عدد بالا گزارش می دادند.
به عنوان مثال ۳۴ درصد از کسانی که چندبار تاس انداختند عدد ۶ را گزارش کردند. در مقابل تنها ۱۹ درصد از کسانی که یک بار تاس انداختند عدد ۶ را ذکر کردند. احتمال ۶ آوردن در هر بار تاس ریختن فقط یک ششم یا ۱۶.۶۷ درصد است. محققان نتیجه گرفتند که به احتمال زیاد بیشتر کسانی که چند بار تاس انداختند دروغ گفتند.
اما چرا؟ احتمالا شرکت کنندگان پیش خود فکر کردند دروغ گفتن درمورد عدد تاس اول (حتی اگر در دور بعد ظاهر شده باشد) راحت تر از دروغ گفتن درمورد عددی است که هرگز ظاهر نشده است.
۲) باور به این که رفتار مورد نظر به نفع دیگران است
بسیاری از افراد برای توجیه رفتار غیر اخلاقی خود، به جای اشاره به منفعت شخصی به آن لقب بشردوستانه میدهند. در یک تحقیق دیگر براساس الگوی تاس انداختن که در بالا به آن اشاره شد، با این شرط که شرکت کننده دوم مطابق با نتیجه تاس انداختن نفر اول جایزه دریافت می کند، احتمال دروغ گفتن شرکت کننده اول بیشتر می شد. یعنی امکان توجیه بشردوستانه این فرصت را در اختیار فرد قرار می داد تا برای رسیدن به منفعت شخصی راحت تر از فریب استفاده کند.
نمونه واقعی این توجیه را می توان در رسوایی پذیرش دانشگاه، زمانی که تعدادی از والدین ثروتمند در تلاش برای ورود فرزندان خود به دانشگاههای منتخب دست به رفتارهای غیر اخلاقی از جمله کلاهبرداری و رشوه میزدند، مشاهده کرد.
یکی از والدین در عذرخواهی خود اظهار داشت از آن جایی که صلاح دخترانش را می خواست این تصمیم را گرفت و گفت “به خاطر عشقی که به فرزندانش داشته این کار را انجام داده است”. اما می داند که این رفتار “در واقع توانایی و دستاوردهای دخترانش را زیر سوال برده است”. از طرفی نیز فرآیند پذیرش در دانشگاه را برای دیگران ناعادلانه ساخته است. در نتیجه توجیه بشردوستانه در نهایت نتیجه عکس می دهد.
۳) برجسته ساختن اصول اخلاقی
به نظر می رسد درست زمانی که فرد اصول اخلاقی خود را به نحوی دیگر و در جای دیگر بازتاب دهد، کمتر مطابق با ارزش های اخلاقی خود رفتار میکند. محققان به این پدیده “مجوز اخلاقی” می گویند.
تفکر این افراد متکی بر این است که انجام یک عمل صالح این مجوز را به فرد می دهد تا از رفتار دیگر او چشم پوشی کند. انگار با انجام یک کار خوب گزینه مربوط به آن تیک می خورد و می تواند به رفتارهای دیگر ادامه دهد.
براساس مجموعهای از تحقیقات، شرکت کنندگانی که به برتری فردی و خصوصیات مثبتی مانند بخشندگی، عدالت و مهربانی توجه داشتند در مقایسه با کسانی که در خصوصیات منفی یا کلمات خنثی تامل کردند، کمتر به خیریه کمک کردند.
در سناریوی فرضی محل کار کمتر به این اصول اخلاقی اهمیت می دادند احتمالا چون بعد از این که به خصوصیات مثبت خود فکر کردند، کمتر احساس می کردند که باید موضع اخلاقی خود را ثابت کنند.
در یک تحقیق دیگر، شرکت کنندگان بعد از خرید محصولی که به محیط زیست آسیب نمی رساند، بیشتر از کسانی که محصول تبلیغاتی خریده بودند در بازی کامپیوتری در ازای دریافت جایزه نقدی تقلب و دزدی کردند.
نکته اصلی این نیست که فکر کردن به خصوصیات مثبت یا انجام فعالیت در جهت محافظت از محیط زیست باعث عدول از اصول اخلاقی می شود بلکه افراد حس می کنند اعمال خوبی که در گذشته انجام داده اند باعث می شود در شرایط دیگر اصول اخلاقی را دور بزنند.
بنابراین، مجوز اخلاقی شمشیر دولبه است: به این ترتیب که وقتی هویت اخلاقی فرد مورد تهدید واقع شود و حس کند که باید آن را دوباره اثبات کند، باعث تشویق رفتار اخلاقی در کوتاه مدت می شود اما از طرفی منبع پایدار رفتار اخلاقی در بلندمدت نیست.
۴) پاکسازی سمبلیک
تحقیقات نشان می دهد افراد بعد از تخطی از اصول اخلاقی، دست به پاکسازی حقیقی یا نمادین می زنند تا گناهانشان شسته شود.
برای اثبات این امر در تحقیقی از یک گروه از شرکت کنندگان خواسته شد به یک رفتار غیر اخلاقی که در گذشته مرتکب آن شده اند فکر کنند و گروه دوم بر روی رفتار اخلاقی خود تامل کنند.
در پایان جلسه دو آیتم به عنوان هدیه در نظر گرفته شد: مداد و دستمال شوینده. حدود دو سوم از افراد گروه اول دستمال را انتخاب کردند درحالی که تنها یک سوم از افراد گروه دوم به سراغ دستمال رفتند.
تحقیق بعد در همین زمینه نشان داد عمل تمیز کردن دست به کمک دستمال شوینده بعد از به یاد آوردن گناه باعث شد شرکت کنندگان کمتر احساس گناه، شرم، پشیمانی و رسوایی داشته باشند. بنابراین احتمال داوطلب شدن آن ها برای شرکت در یک تحقیق دیگر نصف شد. تعبیر محققان از این نتیجه این است که پاکسازی حس خلوص اخلاقی را در افراد زنده می کند بنابراین کمتر برای جبران خطا و اشتباه احساس نیاز می کنند.
اگر چه پاکسازی از نظر روانی سودمند است. اما لزوما منفعت اجتماعی به دنبال ندارد. نتایج مشابه نشان میدهد این کار به جای این که احتمال تلاش فرد برای اصلاح شدن یا انجام عمل مفید در آینده را افزایش دهد، باعث کاهش این انگیزه می شود.
۵) اعتراف نصفه و نیمه
اعتراف به اشتباه گامی سازنده در فرایند واکنش به لغزش است. اما گاهی افراد به جای پذیرش مسئولیت تمام اشتباهات خود، فقط به بخشی از آن اشاره می کنند.
تحقیقات نشان میدهد که میتوان از اعترافات نصفه و نیمه برای بازگرداندن تصور اخلاقی فرد از خود استفاده کرد. این امر در عین حال به فرد اجازه میدهد از پیامدهای منفی اعتراف کامل بپرهیزد. اما همین تحقیق نشان می دهد رفتن سراغ اعتراف نصفه و نیمه در واقعیت باعث می شود افراد حس بدی نسبت به خود پیدا کنند.
۶) خبیث نشان دادن کسانی که خطای بدتری از آنها سر زده است
یک روش دیگر برای مبرا ساختن خود بعد از انجام عمل قبیح این است که دیگران را به خاطر همین لغزش شدیدتر مورد قضاوت قرار دهیم. محققان به این روش فاصله گذاری اخلاقی یا همان “دیگ به دیگ می گه روت سیاه” می گویند.
برای نمونه، محققان به مدیر دانشگاه اشاره می کنند که مخصوصا به متقاضیانی که در مورد مدرک خود دروغ گفته بودند سخت گرفت اما بعد معلوم شد خود او به شکل فاحشی درمورد مدارک خود اغراق کرده بود. از جمله نمونه های دیگر می توان به سیاستمدارانی اشاره کرد که به سختگیری نسبت به برخی از انواع جرم تاکید می کنند و در عمل در این جرائم دست دارند.
تحقیق پیرامون فاصله گذاری اخلاقی نشان داده است که این وضعیت تحت شرایط خاص بیشتر نمود پیدا می کند. اولا، فرد باید رفتار مورد نظر را غیر اخلاقی بپندارد. گاهی افراد بعد از اقدام اشتباه از شدت آسیب آن می کاهند که در این صورت دیگران را به خاطر انجام همین اشتباه کمتر مورد قضاوت قرار می دهند. دوما، فرد باید باور داشته باشد که لغزش او لو نمی رود تا مبادا به عنوان آدم دورو شناخته شود.
به طور خلاصه، معمولا ما بین میل به دیدن خود و دیده شدن به عنوان انسان خوب و میل به کنش در جهتی که لزوما مطابق با این تصور نیست، با تضاد مواجه می شویم. ممکن است در تلاش برای حل این تضاد، از تغییر دیدگاه نسبت به رفتار گرفته تا تغییر دیدمان نسبت به خود و دیگران، دست به اقدامات مختلف بزنیم.
تیم درمانکده با فراهم کردن دریافت نوبت آنلاین در تلاش است که شما عزیزان خدمات روانشناسی مورد نیاز خود را به سادگی و در اسرع وقت دریافت کنید. در صورت نیاز به اطلاعاتی مانند شماره تماس و آدرس مطب، اولین نوبت خالی و نظر سایر بیماران در مورد مشاور مورد نظر شما میتوانید همراه ما باشید.