تا همین دو دهه گذشته، به زحمت می شد خیانت زناشویی را جزو ده عامل اول طلاق و فروپاشی خانواده در ایران قلمداد کرد. اما دیری نگذشت که با اعلام افزایش طلاق ها در اواسط دهه ۱۳۸۰، به تدریج، خیانت نیز، خود را به پنج عامل اول جدایی ها رسانده و اکنون طبق گزارش های مختلف، خیانت زناشویی به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور بدل شده است.
پژوهش های زیادی مؤید این واقعیت هستند که خیانت و روابط فرازناشویی، از عمده ترین دلایل از هم پاشیدگی روابط زناشویی و زمینه اصلی تعارضات و اختلافات زناشویی هستند و اگر به این تغییرات که به تدریج در سال های اخیر روی داده اند نظری بیافکنیم، متوجه این مسئله اجتماعی خواهیم شد.
بنا بر گفته های پژوهشگران، هرچند آمار رسمی در مورد میزان خیانت در ایران منتشر نشده است، ولی آمارهای غیرمستقیم از دادگاه های خانواده و پژوهش های مختلف، خبر از گسترش وقوع خیانت زناشویی نسبت به سال های گذشته در جامعه ایرانی دارد. گویی واقعه ای مهم در حال رخ دادن است و آن، یک چرخش در نسل و روندی است که نشانه تغییر در جامعه ای است که هنجارهای تک همسری، در آن کمتر از گذشته تأثیرگذار است؛ شرایطی که ارائه تحلیلی عمیق در این رابطه را ضروری می سازد. با این همه، خانواده با همه فراز و فرودهایش، همچنان قلپ تپنده جامعه ایرانی است؛ قلبی که هر از چندگاهی باید از خود پرسید این روزها چگونه می تپد و بیماری هایش کدام است؟
در رابطه با این موضوع مهم، محققانی از دانشگاه تهران یک مطالعه تحقیقاتی را انجام داده اند که در آن عوامل شکلگیری خیانت زناشویی در ایران مورد بررسی قرار گرفته اند.در این پژوهش که با روشی به نام فراترکیب کیفی انجام شده است، ۷۸ مقاله علمی پژوهشی ایران که به موضوع خیانت زناشویی پرداخته اند، شناسایی و تحلیل شده اند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد، عوامل خیانت زناشویی در ایران را می توان تحت ۹ مقوله اصلی، طبقه بندی نمود که شامل موارد زیر هستند: ۱- عوامل اجتماعی؛ ۲- عوامل روان شناختی؛ ۳- عوامل فرهنگی؛ ۴- عوامل خانوادگی؛ ۵- عوامل فردی؛ ۶- عوامل رابطه ای؛ ۷- عوامل اقتصادی؛ ۸- عوامل رسانه ای و ۹- عوامل زمینه ای.
محمدحسین شریفی ساعی، پژوهشگر جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و همکارانش در این خصوص می گویند: هریک از این مقوله های اصلی، خود به زیرمقوله های مختلفی تقسیم می شوند. در این راستا، عوامل اجتماعی پدیدآورنده خیانت، شامل فرصت های خیانت، گروه های دوستی و شرایط محیطی هستند. عوامل روان شناختی خیانت، شامل نوع شخصیت افراد، سبک های دلبستگی و نوع طرحواره عشق آن ها است. عوامل فرهنگی نیز به تغییر ارزش ها و باورها و نوع تربیت دینی افراد اشاره دارند.
این محققان می افزایند: عوامل خانوادگی موثر در خیانت زناشویی شامل ازدواج نامناسب، اختلافات خانوادگی و نوع پیشینه خانوادگی افراد بوده و عوامل فردی نیز شامل نارضایتی جنسی، نارضایتی عاطفی، احساس تنهایی، فقدان دسترسی به همسر، ضعف در کنترل همسر، خشونت خانگی، انتقام از همسر و نقش نفر سوم رابطه هستند.
در این تحقیق اشاره شده است که عوامل اقتصادی بروز خیانت زناشویی شامل پایگاه اقتصادی فرد، نقش مشکلات مالی و انگیزه ورود به خیانت به بهانه پیشرفت های کاری و شغلی بوده و عوامل رسانه ای هم به تضعیف ارزش ها از طریق شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای و همچنین تولید نیازهای جدید توسط رسانه ها تأکید دارند.
شریفی ساعی و همکارانش با اشاره به این که عوامل زمینه ای خیانت زناشویی شامل نقش سن و جنسیت هستند، بر اساس یافته های خود اظهار داشته اند که خیانت در بین مردان و در بین جوانان ایرانی، بیشتر از سایر گروه های اجتماعی رخ می دهد.
یافته های این تحقیق نشان می دهد: خیانت زناشویی، نه صرفاً ریشه های روان شناختی دارد و نه اجتماعی و نه حتی اقتصادی. به عبارتی خیانت، پدیده ای تک عاملی نیست، بلکه مجموعه ای از عوامل مختلف می توانند منجر به بروز خیانت زناشویی شوند. با این حال، برای بروز خیانت، الزاماً نیازی به حضور همه این عوامل در کنار یکدیگر نیست، بلکه بخشی از این عوامل یا ترکیبی از آن ها نیز می توانند خیانت زناشویی یا حداقل پتانسیل وقوع آن را پدید آورند.
با این وجود طبق این نتایج تحقیقاتی، به نظر می رسد نارضایتی جنسی و عاطفی، از مهم ترین و اصلی ترین عوامل بروز خیانت زناشویی هستند و بایستی بسیار مورد توجه زوج ها و حتی دست اندر کاران فرهنگی کشور قرار گیرند.
این اطلاعات پژوهشی در نشریه ای علمی به نام «دو فصل نامه بررسی مسائل اجتماعی ایران» متعلق به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شده اند.